اگر در ایام منتهی به هفته وحدت، اطراف برخی مسئولان چرخی بزنید، تکاپوی عجیبی را خواهید دید که با دستپاچگی به دنبال صورت بندی «نمایی وحدتی» در حوزه استحفاظی خود هستند! این حجم از بودجه برای قاب بندیهای شیعه سنی در سالنهای همایش و ارائه گزارش برای نمایش، درحالی اتفاق میافتد که بسیاری از نهادهای مردمی، عملکرد متفاوتی را دنبال میکنند!
با وجود رویشهای پرافتخار انقلاب، اما شاید دیگر نیازی به ذره بین نداشته باشیم تا رفتارهای علنی «ضد وحدت» برخی هیئتهای مذهبی– به عنوان نهادی مردمی- انقلابی را پیدا کنیم؛ البته که این تغییرات قابل «طیف بندی» است، اما آنجایی نگران کننده است که دیگر برای خیلی ها، عجیب و ضدارزش نیست که مداح انقلابی و محبوب ما، در زمانی خاص، در موقعیتی سرتاسر قرمز یا در حال خواندن سرودی سراسر تعریض و کنایه به مذاهب دیگر دیده شود!
اتفاقا این دو رفتار به ظاهر متضاد، هم پوشانی دارند! آن هزینههای هفته وحدتی و این رفتارهای اصطلاحا «برائتی» در کف میدان، هرکدام مؤید و توجیه کننده دیگری است! سازمانها و نهادهای پرتعداد و عریض و طویل حاکمیتی در حوزه فرهنگ و تبلیغات اسلامی- با نگاهی به صحیفه امام و حتی اساسنامه هایشان- عهده دار وظیفه مهم ابلاغ و رساندن اصلیترین پیام «مکتب امام» و اندیشه انقلاب اسلامی به ذهن و قلبهای مردم ایران و جهان هستند؛ این پیام، چیزی نیست جز برهم زدن دوگانههای تقلبی مانند شیعه سنی و جایگزین کردن تنها دوگانه حقیقی عالم، یعنی تقابل اسلام و کفر و استضعاف و استکبار؛ دوگانهای که اصلیترین برگ برنده انقلاب ما بوده و هست!
اما باوجود تلاشهای قابل تقدیری که شده است، برون داد عملکرد این دستگاههای مسئول، صرفا چیدن «ویترینی وحدتی» آن هم در بازه چند روز و بعد رها کردن این مسئله در طول سال است. پیام این عملکرد چیست؟ همان که در کف جامعه میشنویم؛ «امام بزرگوار شعاری مصلحتی سر دادند، حالا ما هم مجبوریم نمایشی بدهیم و بعد کار خودمان را بکنیم!»
قطعا مسئولان دستگاههای فرهنگی این گونه نمیاندیشند- که البته از این دست هم پیدا میشود-، اما خروجی کلان غلبه دیوان سالاری کُند، مناسبت زده و گزارش محور، همین است که از برنامه ریزی بلندمدت برای تربیت نیروی انسانی توانمند و معتقد غافل باشد و صرفا به مقام بالاتر گزارش تصویری و جدول هزینه کرد بدهد.
اگر برنامه ریزی فرهنگی ما، نتواند در کمترین زمان، وارد بافت اجتماعی جامعه شود و درون آن ادامه حیات یابد، در بهترین حالت، بی ثمر خواهد بود و در بدترین موقعیت، به ضد قدرتمند خود بدل خواهد شد.